loading...

ینگه دنیا

گزارشهائی از ینگه دنیا برای آشنائی هموطنان داخل (و بقیه)

بازدید : 355
يکشنبه 24 آبان 1399 زمان : 4:36

پنجشنبه دوازدهم نوامبر

(14 آوریل 2014) فکر کردم بخواهید بدانید بالاخره اوضاع و احوال حیاطمان بکجا کشیده و بنابرین باید گزارش بدهم. بخصوص که می‌خواهم یک موضوع علمی‌را هم بهش بچسبانم!
اولا آن حیوانی را که من نامرغ نامیده بودم طفلکی بیگناه بوده و حرفم را پس می‌گیرم!
او دارد مرتب روزی یک دانه تخم تحویلمان میدهد، مضافا باینکه معلوم شد حتی قبل از آمدنش به اینجا و در خانه دخترمان هم چند تا تخم در یک گلدان بزرگ خالی گذاشته که از نظر آنها مخفی مانده! این از این!
از طرف دیگر عاقبت آن ناخروس به این خوبی از آب در نیامد! من هنوز مطمئن نیستم او در واقع چه بود؟ آن موسسه پناه دهنده به حیوانات خانگی که لابد در کارشان تخصص دارند آنرا به عنوان مرغی گمگشته که یکسال و خرده‌‌‌ای سن دارد با "شناسنامه عکس دار" و در قبال پنج دلار کارمزد بما دادند. ولی خب، چون آوای قوقولیش در سحرگاه بلندتر و مزاحم شده بود مجبور شدیم بیرونش کنیم. اینهم از این!

اینجا بود که من کنجکاو شدم به بدانم چی به چیست؟ یک جائی خواندم که مرغ‌ها هم گاهی قوقولی قو می‌کنند. وباز هم بیاد آوردم که حتی در نوع آدمیزاد هم گاهی جنس زن و مرد کاملا مشخص نیست و در باره اش قبلا مطالبی نوشته ام. روز اول آگست سال 2012 نوشته‌‌‌ای داشتم با عنوان "کی مرد است و کی زن؟" که قسمتی از آنرا در زیر کپی میکنم:
"این سوال که ظاهرا هر چهار سال یکبار موقع برگزاری مسابقات المپیک به گوش ما میرسد برای مسئولین امور، سوال همیشگی میباشد ... دانشمندان میگویند که مشخصات ظاهری بدن آدمیزاد همیشه با هورمونها و دی اِن اِ یعنی خصوصیات ژنتیکی بدن مطابقت ندارند و این امر باعث سر در گمی‌مان میشود ... آنچه هدف مسئولین امور المپیک بوده و هست جلوگیری از شرکت یک مرد در مسابقات زنانه می‌باشد. امسال تصمیم گرفته اند تنها به اندازه گیریِ میزان هورمون مردانه
testosterone که باعث تقویت ماهیچه‌ها و بالا رفتن میزان سرعت و استقامت میشود بسنده کنند. با این ترتیب دیگر به این مسئله که کی مرد است و کی زن، کاری ندارند!

حالا که کار باینجا کشید و من دارم زندگی ناخروسمان را که عاقبت خوبی نداشت به روز می‌کنم، بهتر است بیشتر حلاجی کنم. باین خاطر رفتم آن شناسنامه را پیدا کردم و عکسی ازش گرفتم که در زیر می‌بینید. در این عکس یادداشتی می‌بینیم با این جملات: "من مرغی هستم از طایفه فلان. آدمهای اینجا تخمین می‌زنند که سنم یکسال و یکماه است و روز 25 فوریه بصورت یک حیوان گمگشته وارد این پناهگاه شدم ..."

تکنولژی در مقابل علم اخلاق ، 5
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی