دوشنبه پنجم اکتبر
در آن اوائل در باره انجماد بدن انسان مطلبی نوشتم که بعد لازم دیدم یادآوری کنم که این امر به هیچوجه بطرف همگانی شدن نمیرود و فقط چند تا آدم ایده آلیست دنبال آن رفته اند. بعدا تصمیم گرفتم بعضی مواردی که علم و تکنولژی را در مقابل علم اخلاق ethics قرار داده و میدهد، مرور کنم. و حالا خیال دارم آنها را باختصار تکرار نمایم:
(اول دسامبر 2010) ... وقتی بیدار شدم بیاد آن عمل منجمد کردن Cryonics و نگاهداشتن بدن آدمیکه تازه فوت کرده افتادم به امید اینکه در آینده که علم پیشرفت بیشتری کرد او را از خواب ابدی بیدار کنند ... آنها در واقع بایستی وصیت کنند که وقتی مرگشان از نظر قانونی تائید شد تحت این عمل یخ زدگی که در 77 درجه حرارت کلون یا مطلق انجام میگیرد قرار گیرند و همینطور محفوظ بمانند تا روزی که احتمالا علم پزشکی بجائی برسد که امکان معالجه آن بیماری بوجود آید ...
(13 دسامبر 2010) بر همه واضح و مبرهن است که معمولا هر کشف و اختراعی میتواند برای آدمیزاد هم جوانب مثبت داشته باشد و هم جوانب منفی ... آنهائی که خیلی عیب و ضرر دارند باحتمال زیاد چند صباحی بیش نمیمانند و از بین میروند. نمونه اش Eugenics یعنی علم اصلاح نژاد بشر میباشد که تا چند دهه پیش طرفدارانی داشت ... ولی بروی کار آمدن حزب نازی و هیتلر که بویژه روی این عقیده کار میکرد و موجب کلی قتل و خونریزی گردید باعث شد که این ایده رنگ ببازد ...
از طرف دیگر بیشتر کشفیات جدید در وسطهای طیف قرار دارند و با اینکه دارای معایبی هستند آدمیزاد یاد میگیرد که چطور خود را از آن معایب دور نگهدارد و از مزایایش بهره ببرد. اینها را همه جا میتوان یافت: از برق و تلفن و تلویزیون گرفته تا اینترنیت که یکی از آخرین کشفیات بزرگ سالهای اخیر میباشد ...